تعجب از ترس (قرآن)ترس افراد از معبودان باطل، توسط خداوند در قرآن کریم به امری شگفت انگیز تعبیر شده است. ۱ - استدلال حضرت ابراهیم«و کیف اخاف ما اشرکتم ولا تخافون انکم اشرکتم بالله ما لم ینزل به علیکم سلطـنـا فای الفریقین احق بالامن ان کنتم تعلمون. و چگونه از آنچه شریک ( خدا ) میگردانید بترسم با آنکه شما خود از اینکه چیزی را شریک خدا ساختهاید که (خدا) دلیلی در باره آن بر شما نازل نکرده است نمیهراسید پس اگر میدانید کدام یک از (ما) دو دسته به ایمنی سزاوارتر است.» در اینجا ابراهیم علیهالسّلام حجت دیگری را علیه مشرکین اقامه میکند، که حاصل آن این است که: بین گفتار شما و کردارتان تناقض است، زیرا شما مرا امر میکنید به اینکه از چیزهایی بترسم که ترس از آنها لازم نیست در حالی که خودتان از کسی که باید از او بترسید، نمیترسید و به همین جهت من در نافرمانی شما از خود شما ایمن ترم. اما اینکه لازم نیست از آنچه امر به ترسیدن از آن میکنید بترسم، برای اینکه شما هیچ دلیلی بر استقلال بت ها و ارباب انواع در نفع و ضرر ندارید تا به موجب آن ترس از آنها واجب باشد. اما اینکه شما از کسی که باید بترسید نمیترسید به دلیل این که شما از پیش خود و بدون هیچ برهان آسمانی و قابل اعتماد برای خدای سبحان شرکایی اثبات کردهاید، با اینکه میدانید زمام امور تنها به دست خدای سبحان است و بس، چون صنع و ایجاد به دست او است و اگر او بعضی از مخلوقات خود را برای شریک گرفته بود و پرستش آن را بر ما واجب کرده بود میبایست خودش این معنا را بیان نموده و بیانش توام با علائم و معجزاتی باشد و معلوم است که چنین بیانی یا به وسیله وحی انجام میشود و یا به وسیله برهانی که متکی بر آثار خارجی باشد، و شما نه آن وحی را دارید و نه چنین برهانی را. ۲ - عدم ترس ابراهیممیگوید" چگونه ممکن است من از بتها بترسم و در برابر تهدیدهای شما وحشتی به خود راه دهم با اینکه هیچگونه نشانهای از عقل و شعور و قدرت در این بتها نمیبینم، اما شما با اینکه به وجود خدا ایمان دارید و قدرت و علم او را میدانید و هیچگونه دستوری به شما درباره پرستش بتها نازل نکرده است، با این همه از خشم او نمیترسید من چگونه از خشم بتها بترسم"؟ (و کیف اخاف ما اشرکتم و لا تخافون انکم اشرکتم بالله ما لم ینزل به علیکم سلطانا). زیرا میدانیم بت پرستان منکر وجود خداوندی که خالق آسمانها و زمین است نبودند بلکه بتها را شریک در عبادت او میساختند و آنها را شفیع بر در درگاه او میپنداشتند. " اکنون انصاف بدهید من باید احساس آرامش کنم یا شما"؟! (فای الفریقین احق بالامن ان کنتم تعلمون). در واقع منطق ابراهیم در اینجا یک منطق عقلی بر اساس این واقعیت است که شما مرا تهدید به خشم بتها میکنید در حالی که تاثیر وجودی آنها موهوم است، ولی از خشم خداوند بزرگ که من و شما هر دو او را پذیرفتهایم و باید پیرو دستور او باشیم و هیچگونه دستوری از طرف او در باره پرستش بتها نرسیده است ترس و وحشتی ندارید، یک موضوع قطعی را رها کردهاید و به یک موضوع موهوم چسبیدهاید؟ ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۱۸۹، برگرفته از مقاله «تعجب از ترس». |